69 روزگی
سلام عزیز دل من.ببخش با تاخیر برات مینویسم.اینترنتم قطع بود.2 ماهگیتم گذشت نازم.روز به روز خوشگلتر و باهوشتر میشی.چند وقته روزا خوب غذاتو نمی خوری و من عصبانی میشم.ولی شبا خیلی خوب غذا میخوری.خنده هات بیشتر شده.وقتی باهات حرف میزنیم جواب میدی.دستاتو بگیریم جیغ میزنی از بس که ذوق میکنی.عاشق فرش و مبل و لوستر هستی.وقتی گریه میکنی همیکه چشات به مبل میفته گریتو قطع میکنی و با تجب نگا میکنی.هر دفعه انگار بار اولته داری میبینیعاشقتم.وقتی رو کریر میذارمت سر و گردنتو یکم میاری جلو.انگار میخوای پاشی.رو پاهات میتونی بیاستی.احساس میکنم نو میشناسی.اصلا پسمل ناز من انیشتنه واسه واکسن دو ماهگیت برده بودموزنت شده 5800 و قدت شد0 58 و دور سرت39.واسه خودت پهلونی شدی عزیزم.واکسنتم زدیم تا 6 ساعت خیلی درد داشتی.وقتی پاتو تکون میدادی از جا میپریدی ولی بعدا حالت بهتر شد.با چه مصیبتی بهت استامنوفین دادم.نمیدونم چرا داروهاتو نمیخوری.چی کار کنم از دست تو؟ویتامینتم نمیخوری.دکتر گفته اگه نخوره باید امپول بزنیم.و اما عکسای ملوسکم
66 روزگیت
روز علی اصغر
تبریز در عزای حسین
اینجا هم بالا اوردی کردی ای بی تربیت
عکست با بابا
و چند تا عکس دیگه..........
اینم شاهکارهای مامانت