مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

عشق من و بابایی

عکسای گل پسر

1394/2/8 7:15
نویسنده : sanhad
371 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر خوبم.بلاخره بعد مدتها وقت شد تا بییام عکساتو بذارم.بازم سرما خورده بودی.خدارو شکر زود خوب سدی.مامان و بابا تحمل مریضتو ندارن.چند وقته جیشتو میگی.میبرم دستشویی جیش میکنی.میخواستم از پوشک بگیرم ولی گفتن اول از شیر بگیرمت.منم عمرا اگه بتونم از شیر بگیرمتغمگین عاشق شیر خوردنتم.همشغصه میخورم از شیر بگیرمت دیگه نمیایی بغلم. عاشق عروسک مامانی.بچه کردیش.میخوابونیش.میاری بهش شیر بدم.میذاری رو ماشینت کنترلم میدی دستم میگی شور(یعنی برون) غذا خوردنتم مثل همیشه حرصم میده.نه اب میخوری نه غذااا نه چیزایی که بچه ها دوست دارن.فقط ابلیمو و دوغ کله پاچه دوست داری.

این هوش چینا برای سه تا پنج سال هست.ماشالله مثل اب خوردن یاد گرفتی.قبلیا برای هجده تا سه سال بود که از چهارده ماه یاد گرفته بودی.این هر عکسی دو تکه شده

برده بودیمت شهر بازی لاله پارک.برگشتیم مریض شدی.از اون روز از لاله پارک بدم میاد.زود زود میرفتیم الان میترسیم بریم

پدر وپسر در حال تماشای تلوزیون

مهدیار دالی میکند

مهدیار و ماشیناش.البته الان زیاد شده.بابا هی میخره برات منم عصبانی میشم.چه خبرهههههه

قطار سواری در لاله پارک.پیاده نمیشدی

هفت سین امسال.دومین عید مهدیارم

مهدیار مثلا خوابیده

 

ماشین ساختی و میروندیشبوس

عکسی که مهدیار از باباش گرفته

ساعت هفت ونیم صبح .هشت اردیبهشت نود وچهار.از شش دارم وبلاگتو کامل میکنم.انشالله روزی برسه وبلاگو بهت کادو میدم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

عمههههههههه زهراااااا
8 اردیبهشت 94 11:05
باشینا دولااااااانیییییم جانیمین. عشقه دیگهههههههه;-) :-* ؛؛
sani
9 اردیبهشت 94 0:32
مرسی عمه جون