17 هفتگی
سلام عزیز دلم.مامان فدات شه.خیلی وقته وقت نکردم بیام برات بنویسم بس که شلوغی میکنی.کوچولوی من بزرگ شدی و اداهات شیرینتر.چند وقته با دستای کوچولوت بازی میکنی.نگاشون میکنی.با انگشتات بازی میکنی بعد میبری تو دهنت محکم دستات و مک میزنی طوری که عق میزنی.من قربونت برم عق زدنت چیه؟دستای خودته.وقتی از چیزی خوشت بیاد دستت و دراز میکنی بگیری.وقتی باهات حرف میزنم قرقر خرخر میکنی محکم جیغ میکشی.منم میگم سرم داد نزن
چند وقته شبا ساعت به ساعت بیدار میشی.نمیدونم چرا؟بعضی وقتا از خستگی گریم میگیره.ولی وقتی شیر خوردنت و نگا میکنم تموم خستگیم در میره.دو روزه هم عادت پیدا کردی ساعت 3 میخوابی.خیلی خسته میشم.انشالله بزر گ میشی اقا میشی زحمتهای مامان جبران میشه.
2 هفته هست شیر نمیخوری.وقتی میخوام بهت شیر بدم گریه میکنی منم با سشوار بهت شیر میخوری.بساطی دارم با شیر خوردن تو
رو زمین نمیمونی همش میگی بغل باشم.مامان از بس تو خونه راه رفته لاغر شده
وقتی 1 حرفی خوشت بیاد با صدای بلند میخندی.دیروز بهت میگفتم دختر شد ی با صدای بلند میخندیدی.هفته ی بعد وقت واکسنته.مامان غمش گرفته.انشالله تب نمیکنی
راستی هفته ی بعد نی نی دختر خاله ی مامان به دنیا میاد.خیلی ذوق دارم ببینمش.4درست روزی که به دنیا اومدی به دنیا میاد.4 ماه از تو کوچیکتر.اسمش الناست.
واما عکسای پسر خوشگلم
میرفتیم خونه ی مامان بزرگ من نذری داشتیم
اینجا از خونه ی خاله ی بابا برگشتیم دلبرکم
قربون عطسه کردنت بشم من
بابا چرا منو اینجوری کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اولین یلدات مبارک گلم.همشو نخوری ما هممیخوایم بخوریم
عکسای متفرقه