شیرین کاریهای ملوسکم
سلام پسر عزیزم.مامان فدای مهربونیت بشه.25 بهمن ولنتیان بود.من و تو بابا با هم 1 جشن کوچولو گرفتیم.بابا واسم موبایل خرید من واسه بابا کفش واسه میوه ی دلمون مهدیار بسته ی اموزشی گرفتیم.در اخرم باهم رفتیم بیرون شام خوردیم.انشالله روزی برسه که تو و همسرت و کوچولوت باهم جشن بگیرین
چند روزه هوا گرم شده ما هم میبریمت بیرون.همه نگات میکنن.اون روز یه مرده جلومونو گرفته سلام میکنه منم فکر میکنم دوست باباست دیدم اوده داره با تو حرف میزنه بابا بغلت میگیره همه پشت سرش باهات حرف میزنن تو هم غش غش میخندیهر کی میبیننت فکر میکنه دختری با اینکه لباست پیرونه هست.از بس پسملم سفیده.قربون قد و بالاش برم من. برده بودمت لاله پارک گذاشتیمت تو سبد خرید همون لحظه که گذاشتیمت مثل ادم بزرگا از میله ها گرفتی که یهو نیفتی.یه خانومه که بچش 1 ماه از تو بزرگتر بود اومده میگه ماشالله چه خوب نشسته و بلده از میله ها بگیره.ما هر کاری کردیم بچه از میله ها نمیگیرهو اینور اونور میفته.قربون پسرم برم که باهوشه زود قلق همه چی دستش میاد.زود اومدیم خونه برات اسپند دود کردیم.ماشالله همه کارات از سنت جلوتره.هر کی وقتی نوزاد بودی میدیدت میگفت به هیشکی نشون ندین منم به همه نشون دادمت ماشالله کامل بدون کمک میشینی.کمی چهار دست و پا میری ولی زود خسته میشی..وقتی رو بالش میذارم بخوابی پا میشی میشینی.لبه ی میز میذارمت از میز میگیری و وامیستی.برات سوپ درست کردم بدون نمک و ابلیمو.طوری عق زدی که استفراغ کردی.الان برات مجبورم نمک و ابلیمو و زعفران بریزم دایره ی لغاتت زیاد شده اغو اغا داب دب و ............وقتی هم عطسه میکنی میگی اخیییییی وقتی 3 ماهت بودم بهت شیر میدادم نمیخوردی منم هی میگفتم به به.که یهو گفتی به به.همه با تعجب به هم نگا کردیم.کارایی میکنی تو که همه سوپرایز میشند.بعضی کارات جوریه که ادم جس نمیکنه کوچولویی.همه میگنا فقط من نمیگم.تازگیا زیاد نی نی تازه به دنیا اومده.عزیز به دیدن هر کدومشون میره میاد میگه.گردنش میفتاد.اخه مامان تو از اول گردن میگرفتی.قربونت برم من.مثل بچه بزرگا بغلت میکردیم نه مثل نوزادا.الان میگم نکنه بچم اذیت میشده اونجوری بغل میگرفتیمخاله جونم میگه .اسه اینکه گردشو صاف نگه میداشت.هر چی میگه من یادم میفته غصم میگیره.انشالله بزرگ شو بهت نشون میدم بچم چه پهلوونی بوده.ماشالله به شدت غریبی میکنی.البته دو ماهه که رفته رفته زیاد میشه.تو یک جمع زیاد غریبه ببینی طوری گریه میکنی که چشای نازت پر اشک میشه.وای که دلم ضعف میره وقتی صبح از خواب پا میشی منو ناز میکنی و لبتو میذاری تو دهنم.وای عاشق اون لحظه ام.شیر خوردنتم که همچنان مکافاته.دو روزه زیارت ال یاسین و باز میکنم با صدای اون شیر میخوری.هر چقدر اذیتم کنی گله نمیکنم فقط شیرتو خوب بخور عزیزکم.همشو برات مینویسم که هیچ کدوم یادمون نره.امیدوارم وقتی اینارو میبینی لذت ببری
پسرم دراه درساشو میخونه
اولین بار با کالسکه رفتیم بیرون بابا برامون ابمیوه خرید برا شما هم بستنی زمستانی خریده بود.اخه بابا من میتونم بخولم
دخمل نازمو نگا
داره تلوزیون میبینه
قربونت برم که خودت یتونی بشینی
خرید در لاله پارک