مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

عشق من و بابایی

سومین و چهارمین دندان مبارک

1393/6/1 1:31
نویسنده : sanhad
208 بازدید
اشتراک گذاری

بیست و نه مرداد نود و سه دومین دنانتم جوانه زد.قربون دندنای خوشگلت برم من.سی و یک مرداد نود و سه اولین بار تونستی از ارتفاع بیایی پایین.میتونستی بری بالا ولی نمیتونستی پایین بیای.هر کی هر چی میگه تقلید میکنی.اون روز مامان بزرگ من میخواد پاشه میگه یا علی.تو هم پا میشی میگی یاااااا عََ.تو جمع اول که رسیدیم نمیذارم کسی بغلت کنه تا اخر میگی ومیخندی.یکی از بچه های فامیلمون اومده بود رفته بوی هولش میدادیتعجب بعد که اون شلوغسشو شروع کرد رفتی نشستی یه طرفخندونک از کارای با مززه ت بگم.اگه حواسمون بهت نباشه زود سرتو نشون میدی یعنی سرم درد کرد.باز اگه نگات نکردیم نقطه ضعفمونو پیدا کردی.زود بینیتو نشون میدی.همه میان پیشتو بوست میکنن.هر کاری میگم میکنی.میگم کنترلارو برام بیار هر جا کنترل میبینی واسم میاری.کار بدی بکنی میگم نه نه.تو هم ادامو در میاری.واسه خاله خواستگار اومده بود برای ولین بار دستتو تا اخر کردی بینیت.موذیانه هم میخندیدی.خلاصه ابرمونو بردی.سلام           و یاد گرفتی.ددری شدی.تا یکی میگه میری بیرون میری جلوی در میستی.خونه ی مامان جون غذا میذاشتم دهنتو میزدی به پشت بابا جون بعد با دستمال پاک میکردی.بابا جونم وسواس داره.ولی چون تویی غش غش میخندید.عاشقته.تو هم عاشق بابا جونی.اونو میبینی دیگه مامان بی مامان.میایی دهنتو میذاری شکمم صدا در میاری.میگم برو بابارو هم اََََبوووو کن میری میبینی شکمش مو داره برمیگردی.و اینکه دو هفته تا تولدت باقیستبوس غذا هم که طبق معمول نمیخوری.هر کاری میکنم نمیتونم گولت بزنم.دیگه اعصبانیم میکنی و باعث میشی داد بزنم.اخه نگرانم ویتامین به بدنت نرسه.وزن و قدت خوبه.ولی نخوری ویتامین به بدنت نمیرسه.فقط ماست دوست داری.

شلوار کردی پوشیدی البته شلوار منه

هروز میبرمت ده دقیقه افتاب میگیری.

مهدیار در خواب ناز

ژست جدید مهدیار هنگام عکس گرفتن

 

مهدیار در گردش.سرد بود

پسندها (1)

نظرات (0)